Web Analytics Made Easy - Statcounter

سعید راد با بیان اینکه بازی های هدیه تهرانی را دوست دارد، بیان داشت: هدیه تهرانی در جایی با او مصاحبه شده بود و پرسیده بودند که چرا در فیلم دوئل نقش بسیار کم بود را پذیرفته است؟ او در پاسخ گفته بود، حضورم در این فیلم برای خوشامدگویی به سعید راد است. چنین رفتاری فقط از یک بازیگر حرفه ای برمی آید؛ هر وقت از من درباره بهترین بازیگر زن سوال می‌کنند من نام او را می‌گویم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

به مناسبت روز ملی سینما و در ادامه سلسله نشست‌های تاریخ شفاهی، موزه سینمای ایران طی یک هفته هر روز گفتگوی تفصیلی با یکی از عوامل تاثیرگذار سینمای ایران را  منتشر می کند. امروز 23 شهریورماه ناگفته‌های «سعید راد » از پیشکسوتان عرصه بازیگری سینمای ایران را می‌خوانید.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی موزه سینما، سعید راد با بیان اینکه متولد محله سنگلج است، گفت: زمانیکه 5 ساله بودم پیش عموها، پدربزرگ و مادر بزرگم بودم  و با آنها از سنگلج به شمیران آمدیم؛ درواقع من بچه شمیران هستم.

وی درباره حضورش در فیلم «صادق کرده » ساخته ناصر تقوایی بیان کرد: تهیه کننده این فیلم موافق حضور من در صادق کرده نبود. حتی یکی از بازیگران برای تهیه کننده نوشته بود که اگر سعید راد نقش صادق کرده را بازی کند، دیگر در آن دفتر فیلم بازی نمی کند و این حرف باعث رنجش من شده بود. به ناصر تقوایی گفتم دیگر نمی‌آیم و او در پاسخ به من گفت «یا صادق کرده را تو بازی می‌کنی یا من در آن دفتر فیلم نمی سازم» و در نهایت من نقش فیلم را بازی کردم.

وی درباره علت مخالفت تهیه‌کننده «صادق کرده» گفت: به دلیل اینکه بهروز وثوقی در آن دفتر فیلم‌های زیادی از جمله گوزن‌ها و خاک را کار کرده بود و این نقش را برای او درنظر گرفته بود. نقش تنگسیر را قرار بود من بازی کنم که به بهروز وثوقی داده شد و انتخاب درستی بود، شاید من نمی‌توانستم به آن شکلی که امیر نادری می‌خواست آن نقش را درآورم.
سعید راد با بیان اینکه قرار بود در فیلم «ناخدا خورشید» ساخته ناصر تقوایی بازی کند، گفت: داریوش ارجمند آن نقش را بسیار خوب بازی کرد اما اگر من حضور داشتم به شکل دیگری می‌شد زیرا من اسحله وینچستر گرفته بودم و در خانه تمرین می‌کردم که نشد بازی کنم . 

این بازیگر با بیان اینکه « سفر سنگ» برای او یک شناسنامه بود ، گفت: از مسعود کیمیایی در بازیگری درس‌های زیادی گرفتم. در شروع فیلمبرداری تیپ کُردی درنمی‌آمد و مسعود کیمیایی می‌گفت یک جای کار ایراد دارد ، من هم خیلی ناراحت شده بودم یک دفعه آقای کیمیایی با بلندگویی که در دستش بود با صدای بلند گفت سعید مشکل را پیدا کردم، گام‌هایت را بلندتر بردار و درست همان چیزی شد که می‌خواست. این جزئی‌نگری یعنی کارگردان به خوبی صحنه را می‌شناسد.
سعید راد خاطرنشان کرد: در فیلم «خط قرمز» که یکی از کارهای خوب من است مسعود کیمیایی طوری حرکت‌ها را نقاشی می‌کرد که من به راحتی متوجه می‌شدم باید چه کاری انجام بدهم یعنی من را از یک فضای معمولی درمی‌آورد و به یک آدم عصبی که خون بالا می‌آورد و در حین حال امنیتی بود، تبدیل کرد. در آن زمان کارگردان‌های خوب زیاد نبودند و وجود کارگردان‌هایی مانند مسعود کیمیایی نعمت بود. 
وی درباره دستمزد بازیگرها نیز توضیح داد: دستمزد محمدعلی فردین از همه ما بیشتر بود و بعد از او بهروز وثوقی و بعد من. البته دستمزدها متغییر بود. به عنوان مثال، دستمزدی که من برای فیلم «هدف» به خاطر پورسانت گرفتم از فردین بیشتر بود. زمانیکه فردین دستمزدش 300 هزار تومان و بهروز وثوقی هزار200 هزار تومان می گرفت دستمزد من 150 هزار تومان بود .
وی با بیان اینکه قصه «عقاب‌ها» جدید بود گفت: در این فیلم سکانسی که من با اسلحه عراقی‌ها را می‌زدم و جمشید هاشم پور از هلی کوپتر می پرید، خیلی واقعی و طبیعی بود. یادم می‌آید وقتی برای اولین بار در سینما این فیلم را می‌دیدیم زمانیکه هاشم پوراز هلی کوپتر می‌پرید مردم دست ‌زدند. مردم در فیلم‎ها قهرمان را دوست داشتند و در مقابل بازی‌ها در فیلم واکنش نشان می‌دادند. متاسفانه در حال حاضر سینمای ما قهرمان ندارد.
وی درباره همکاری خود با احمدرضا درویش در فیلم «دوئل» نیز توضیح داد: آقای درویش من را خیلی دوست داشت و انصافا در فیلم دوئل پای من ایستاد. در آن زمان که از من دعوت کرد تا در این فیلم حضور داشته باشم فیلم «متولد ماه مهر» او هم اکران بود که به من گفت «متولد ماه مهر» در سینما آفریقا درحال اکران است، دوست دارم شما این فیلم را ببینید و با کار من آشنا شوید. من بعد از دیدن فیلم به دفتر او رفتم و درباره فیلم باهم صحبت کردیم درویش در فیلم «دوئل» برای من فرش قرمز پهن کرد. در دوئل یک نقش منفی خولی منش چندوجهی که آن را بسیار دوست داشتم توسط آقای درویش به من داده شد.
سعید راد با بیان اینکه یکی از بهترین نقش‌هایش «دوئل» است، خاطرنشان کرد: یادم می آید در اولین نمایش جشنواره در سینما سپیده، زمانیکه اسم من در اول فیلم آمد مردم از خوشحالی دست می زدند و من از خوشحالی اشک می‌ریختم. بعد از سال‌ها دوباره با مردم فیلم می دیدم. 
وی با بیان اینکه بازی های هدیه تهرانی را دوست دارد، بیان داشت: هدیه تهرانی در جایی با او مصاحبه شده بود و پرسیده بودند که چرا در فیلم دوئل نقش بسیار کم بود را پذیرفته است؟ او در پاسخ گفته بود، حضورم در این فیلم برای خوشامدگویی به سعید راد است. چنین رفتاری فقط از یک بازیگر حرفه ای برمی آید؛ هر وقت از من درباره بهترین بازیگر زن سوال می‌کنند من نام او را می‌گویم. 
وی با بیان اینکه بازیگر با دو موضوع آشنایی کامل داشته باشد، افزود:  مهمترین آن تکنیک بازی است که بازیگر باید بداند. یک بازیگر در کار با کارگردان‌هایی مانند مسعود کیمیایی و امیر نادری این مشخصه را به خوبی می‌تواند درک کند و من تکنیک بازی را از امیر نادری یاد گرفتم. مهمتر از تکنیک، حس بازیگری است که اگر هر دو را با هم داشته باشیم یک بازیگر خوب هستیم .

وی در پاسخ به سوال مسعود نجفی مبنی بر اینکه از روندی که از شروع بازیگری تا به امروز طی شده راضی است، پاسخ داد: اگر به عقب برمی‌گشتم بازهم بازیگر می‌شدم. من هنوز هم تشنه تجربه در بازیگری هستم ، سعی دارم فرم بدنم را نگه دارم و هنوز هم منتظر یک نقش خوب هستم . من معتقدم بودن یک بازیگر، وابسته به حضور مداوم او است و این بودن جلوی دوربین است . زمانیکه دوربین دیجیتال شد از آن خوشم نمی‌آمد اما بعد دیدم امروز دنیا با دیجیتال کار می‌کند.
سعید راد درباره بهترین بازیگران سینمای ایران بیان داشت: پیمان معادی بسیار بازیگر فیزیکالی است و حامد بهداد خوب بازی می‌کند. امیر جدیدی متین و فوق العاده ورزشکار خوبی است ؛ چند نقش بسیار خوب از او دیده ام. شهاب حسینی آنقدر خوب بازی می‌کند که جایزه بین‌المللی گرفته است و هدیه تهرانی بازی‌های درخشانی دارد و همه فیلم‌های او حتی فیلم‌های تجاری‌اش را هم دیده‌ام.
گفتنی است سعید راد بعد از انقلاب در فیلم هایی همچون: ساخت ایران، مرز، خط قرمز، برزخی‌ها، عبور از میدان مین، دادشاه، عقاب‌ها، دوئل، پروانگی، گیرنده، چ، پایان خدمت و عشق و جنون نقش آفرینی داشته است.


انتهای پیام 
     

منبع: ایسنا

کلیدواژه: سعید راد سعید راد مسعود کیمیایی سینمای ایران بهروز وثوقی هدیه تهرانی صادق کرده یک بازیگر فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۱۰۸۴۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

قصه شهرت و پایانش رنگ کهنگی نمی‌گیرد/ ترس‌ و تردیدهای یک ستاره

به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «چه کسی جوجه تیغی را کشت» به نویسندگی و کارگردانی بهرام افشاری و بازی افشاری و تینو صالحی تا ۲۱ اردیبهشت ماه در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. این اثر نمایشی که در دور جدید اجراهای خود با استقبال مخاطبان روبه‌رو شده قرار است به زودی در شهر اصفهان نیز اجرا داشته باشد. محدثه واعظی پور منتقد و فعال رسانه‌ای یادداشتی درباره این اثر نمایشی نوشته و به ویژگی‌های نمایش افشاری که این روزها تبدیل به ستاره پولساز سینما نیز شده، پرداخته است.

در این یادداشت آمده است:

«عشق به بازیگری و دنیای سینما، دستمایه ساخت فیلم‌های مختلف و طرح روایت‌های متنوع بوده است، این عشق سودایی که بسیاری را درگیر و مهمتر از آن سرخورده کرده، موضوع اصلی نمایش «جوجه تیغی» به کارگردانی بهرام افشاری بازیگر تئاتر و سینما بود، نمایشی که بر اساس مونولوگ پیش می‌رفت و افشاری، راوی آن، زندگی شخصی و تجربه‌های خود را با قصه و خیال در هم آمیخته و داستان جوانی شهرستانی را روایت می‌کرد که عشق به بازیگری او را به تهران و پشت صحنه سینما آورده است. اواخر دهه ۹۰، وقتی «جوجه تیغی» روی صحنه رفت، افشاری بازیگر شناخته شده تئاتر بود، اما مثل امروز در سینما محبوب، مشهور و پولساز نبود. آنهایی که نمایش‌های «دیابولیک: رومئو و ژولیت» (آتیلا پسیانی) یا «پاییز» (نادر برهانی مرند) و «دن کاملیو» (کوروش نریمانی) را دیده‌اند، او را به خاطر می‌آورند. بازیگر هم‌نسل نوید محمدزاده و هوتن شکیبا که حضورشان در تئاتر، مژده تولد نسلی تازه را می‌داد. بازیگرانی مستعد که تئاتر، خانه اصلی‌شان بود اما بالاخره کشف شدند و مقابل دوربین رفتند.

افشاری، به خاطر ویژگی‌های ظاهری‌اش اغلب در نقش‌های کمدی و فضاهای طنزآمیز روی صحنه می‌رفت، صدای خوب، قدرتش در بداهه‌گویی و انعطاف بدنی‌اش کمک می‌کرد تا برای خنداندن تماشاگر، دست به هر ترفندی بزند و بازیگر شیرینِ روی صحنه باشد. اگر چه نقش جدی‌اش در «دیابولیک: رومئو و ژولیت» نشان داد می‌تواند سیمای جوان بذله‌گو و طناز را تغییر دهد.

موفقیت «جوجه تیغی» بیش از قصه ساده‌اش، به روایت صمیمی و سرراست افشاری مربوط می‌شد. او که بر متن تسلط کامل داشت، با دستی باز، شوخی می‌کرد، از تماشاگر خنده می‌گرفت و در لحظاتی، احساسات او را درگیر می‌کرد. در فاصله اجرای «جوجه تیغی» تا «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» افشاری، در سینمای ایران چند فیلم کمدی پر سر و صدا و پرفروش بازی کرده است. او در «فسیل» (کریم امینی)، تنها یک کمدین پولساز نیست، بلکه سعی کرده به شخصیت اسی، جوان آس و پاس و ساده‌دل پایین شهری، شیرینی و ملاحت بدهد. از میان انبوه بازیگران کمدی چند سال اخیر، افشاری در «فسیل» طراوتی دارد که اگر خودش مدام آن را در سینمای تجاری خرج نکند، برای تماشاگر دوست داشتنی و تازه است.

طبیعی است که سینمای کمدی، انبوهی نقش مشابه اسی به او پیشنهاد کند، اما مقاومت در برابر دستمزدهای وسوسه‌کننده عمر بازیگری افشاری را تضمین می‌کند. نکته‌ای که به نظر می‌رسد، یکی از دغدغه‌های شکل‌گیری «چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» است. در این نمایش، افشاری، مانند «جوجه تیغی» خودش را نقد کرده و در معرض داوری قرار می‌دهد. این رویکرد جسورانه، هوش بازیگری را نشان می‌دهد که فردای حرفه‌اش را در وضعیت سرخوشانه امروز، نمی‌بیند. او در این نمایش، نقش بازیگری را بازی می‌کند که دوره طلایی حرفه‌اش را پشت سرگذاشته و در مسیری که طی کرده، گرفتاری‌های فراوانی داشته است. برای آنکه روایت ملال‌آور نشود، افشاری، بخشی از بار قصه را روی دوش همبازی‌اش تینو صالحی قرار داده است.

تعامل و بده بستان‌های آنها خوب از کار درآمده و ایده ارجاع به گذشته و نمایش «جوجه تیغی» تمهید مناسبی برای رفت و برگشت‌های قصه و انرژی گرفتن از آن نمایش است. «چه کسی …» متلک‌های سیاسی و تکه‌پراکنی‌های اجتماعی بیشتری نسبت به «جوجه تیغی» دارد، اما همه جذابیت نمایش به خاطر ترسیم این بازجویی و نقد بازی قدرت نیست. «چه کسی...» باز هم درباره بازیگری است، درباره سودایی که بر خلاف تصویر پرزرق و برق و باشکوهش، می‌تواند ویران کننده باشد و برای بهرامِ نمایش «چه کسی...» این گونه بوده است. افشاری با پیش کشیدن پای شبکه‌های اجتماعی، نقض حریم خصوصی و مسائلی از این دست، جامعه را نقد و با بازیگرانی که سرنوشتشان، از این طریق، تغییر کرده همدلی می‌کند.

برای افشاری به شهادتِ «چه کسی …»، دنیای بازیگری هنوز فریبنده و جذاب است. رویاهای او همچنان روی صحنه جان می‌گیرند و مهرش به مردم (مخاطبانش) را آنجا حس می‌کند. او در این نمایش، بیش از آنکه بخواهد نماد هنرمند یا بازیگر ممنوع‌الکار باشد (که هست)، شبیه خودش است، خودش را در مواجهه با مأموران نظارت کننده قرار داده و به جلسه بازجویی خودخواسته‌ای تن داده تا به تماشاگر یادآوری کند، ترس‌ها و تردیدهای یک ستاره، غیرقابل باور نیست.

«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» درباره زوال دوران ستاره‌هاست، درباره ترس از مواجه شدن با جهانی که بازیگر، دیگر در آن شناخته شده و محبوب نیست. تصویری از مواجهه عقل و عشق و جهان پر اضطراب هنرمند، پس از افول جایگاهش. همان طور که «جوجه تیغی» می‌تواند بارها دیده شود و روایتی درباره امروز باشد، «چه کسی …» هم این ویژگی را دارد، چرا که قصه شهرت و پایان آن رنگ تکرار و کهنگی نمی‌گیرد.

کد خبر 6097465 آروین موذن زاده

دیگر خبرها

  • ببینید | واکنش دیدنی مردم به حضور هدیه تهرانی در کنسرت خواننده ایرانی
  • (عکس) ازدواج سپند امیرسلیمانی با بازیگر مشهور تلویزیون
  • لحظه بازداشت عامل مرگ زهره فکور بازیگر سینما
  • اشک‌های بازیگر مطرح برای پرونده سنگین اتهامات اخلاقی + ویدئو | برای کاری که نکرده‌ام عذرخواهی نمی‌کنم!
  • جزئیاتی جالب درباره دنیای پرزرق و برق و باشکوه بازیگری بهرام افشاری
  • روایت بازیگر زن سینما از پشت صحنه سریال اسکار | آقای مدیری آدم را بد عادت می کند
  • روایت بازیگر زن سینما از کامنت زشت یکی از آشناهای خود (فیلم)
  • قصه شهرت و پایانش رنگ کهنگی نمی‌گیرد/ ترس‌ و تردیدهای یک ستاره
  • ببینید | روایت بازیگر زن سینما از کامنت زشت یکی از آشناهای خود
  • وقتی «محرمانه لس‌آنجلس» بالاتر از «پدرخوانده» قرار می ‌گیرد